آهنگ لعنتی از علی عبدالمالکی
بیزارم از شمال از هر چی خاطرس بیزارم از غمی که تو دلم نشست دلگیرم…
بیزارم از شمال از هر چی خاطرس بیزارم از غمی که تو دلم نشست دلگیرم…
برگای زرد منو یاد تو میندازن چه زود رسید پاییز بازم اما این بار تو…
چته دل، چته دل، عاشق کی شدی چته دل، چته دل، کی بودی کی شدی…
غربتم این خونست اینجا که دلتنگم اینجا که با غصه بی وقفه میجنگم رویا ازم…
آخ که قربونت برم من تو همینقدر که میخوای منو خوبه بازم واسه تو مردن…
داره دل دل میزنه اون دلش پیش منه یعنی فکر کرده بهم توی آتیش منهگرمه…
منو بگیر از این روزای در به در از این روزا از این شبای بی…
تو تمنای منو یار منو جان منی پس بمان تا که نمانم به تمنای کسیتو…
چه نفس گیره نگات وقتی خیره تو چشامی میره بی تو نفسم آخه جز تو…
حیف از نگاهم حیف از توی که رفتی و من چشم به راهمحیف از غروری…